peiman198913's reviews
224 reviews

81490 by Albert Chambon

Go to review page

3.0

آلبر شمبون از اعضای نهضت مقاومت فرانسه توسط سربازان گشتاپو دستگیر میشه، چند ماهی در زندان انفرادی و مورد بازجویی قرار میگیره و در نهایت به یکی از اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده میشه. کتاب ۸۱۴۹۰ شرح این وقایع از ابتدا تا نحوه‌ی برگشتن به خونه هست. واقعیت اینکه خیلی از قسمت های کتاب که راجع به اردوگاه بود منو یاد فیلم فهرست شیندلر انداخت. از دو منظر میشه به کتاب نگاه کرد، منظر اول اینکه یک شخص که خودش این اتفاقات رو پشت سر گذاشته اونها رو تعریف کرده و جنایات نازی ها رو نشون داده و این خب ارزش تاریخی و واقعیت رو داره اما از منظر ادبیاتی، با عرض پوزش از آقای شمبون داستان کشش آنچنانی نداره، نه از دید داستانی که خب شرح واقعیت رو نمیشه تغییر داد، اما نوع گفتار و تعریف کردن رو میشد تغییر داد. به هر حال به نظر میاد هدف نویسنده نوشتن شرح وقایع و سختی ها و نشون دادن قصاوت نازی ها بوده که به این هدفش رسیده.ه
آدم خواران by Jean Teulé

Go to review page

3.0

صبر کنید اول یه لیوان آب بخورم :))) ه
خب اگر با یک ماجرای صرفاً ترسناک و حاصل تفکرات یک نویسنده روبرو بودیم احتمالا این اثر یک داستان ضعیف بود ولی اهمیت کتاب از اونجا نشأت میگیره که این داستان حقیقی است و در واقعیت اتفاق افتاده. داستان خیلی آرام و با توصیف بیدار شدن پسر یک خانواده‌ی نسبتاً ثروتمند در نزدیکی ظهر آغاز میشه. پسری ۳۰ ساله که با انتخاب اهالی به منسبی در شهرداری رسیده و افکاری برای راحتی زندگی مردم داره ضمن اینکه سه روز دیگه عازم جبهه هست برای جنگ با اینکه معافیت داره به خاطر پای لنگش. در همون ده پانزده صفحه‌ی ابتدای داستان میفهمیم که این پسر بسیار آدم شریف و هم نوع دوست و مهربانی هست. در خلال گفتگو با پدر و مادر و در مسیر رسیدن به دهکده‌ای که جشنی در اون برپاست و گفتگوهای با اهالی در راه و همچنین در ابتدای ورود به دهکده حسن شهرت این شخص مشخص شده اما بعد طی یک سوءتفاهم ورق برمیگرده و این آدم متهم به دشمن بودن میشه و در ادامه به شرح بلایی که سرش میاد پرداخته شده. تمام ماجرا از ظهر با بیدار شدن پسر شروع و در انتهای روز تموم شده. خیلی بیشتر از قصه و ماجرا فکر میکنم جنبه های روانشناسی داستان مهم باشه. اون همرنگ جماعت شدن، اون اعتماد بی فکر به حرف مردم، قضاوت اشتباه، ندادن فرصت دفاع، خشم و نفرت سرشار، جهل و نادانی خود خواسته و در نهایت اوج روحیه‌ی حیوانی که آدم ها میتونن داشته باشن...ه
پسری در تاریکی و داستان\u200cهای دیگر by Mervyn Peake

Go to review page

3.0

کتاب تشکیل شده از چند داستان یک داستان نسبتا بلند تر که اکثر حجم کتاب رو تشکیل داده قاعدتا به اسم پسری در تاریکی و چند داستان خیلی کوتاه دیگه. مروین پیک به نظرم اسمش با کتاب تیتوس گرون عجین شده. داستان پسری در تاریکی قصه ی پسرکی چهارده ساله هست که شب تولدش خسته از رسم و رسومات دیرینه ی خانوادگی تصمیم میگیره از قلعه ی محل زندگیش فرار کنه و شبانه این تصمیم رو عملی میکنه و پا به جایی میذاره که دو نیمه حیوان اون رو پیدا میکنن و ادامه ی داستان.... نه خیلی قوی و نه خیلی ضعیف
Marx: A Very Short Introduction by Peter Singer

Go to review page

3.0

کتاب خیلی اطلاعات خوب و مختصر و مفیدی راجع به مارکس داره و کمی در مورد کمونیسم صحبت میکنه. اگه حوصله تون سر میره برای خوندن کل کتاب پیشنهاد میکنم فصل آخر به اسم ارزیابی رو بخونید
گردباد برگ by Gabriel García Márquez

Go to review page

3.0

گردباد برگ یا توفان برگ یه فاصله ی 20، 25 ساله رو روایت میکنه. ابتدای کتاب با یک مقدمه با شرکت موز آشنا میشیم، شرکتی که سرمایه ی زیادی رو به روستای محل وقوع داستان، ماکوندو، وارد کرده و باعث شده افرادی به اون منطقه هجوم بیارن و کم کم اون روستا به شهری تبدیل بشه و بعد با رها کردن اونجا گویا توقانی روستا رو در نوردیده، توفان برگ. داستان چند راوی داره، سرهنگ و دخترش و نوه اش. هر کدوم به تناوب قسمتی از داستان رو تعریف میکنند. داستان حول یک مرگ شکل میگیره و سرهنگی که برای ادای دین و عمل به قول میخواد جنازه ی دکتری رو دفن کنه، دکتری که مورد خشم مردمه و کل داستان از ورود تا مرگ دکتر رو بازگو میکنه.ه
کتاب عجیبی برای من بود؛ هم برام جذاب بود ببینم آخرش چی میشه و هم خیلی طول کشید تا بخونمش. یه احساس متضاد. حین خوندن کتاب همه ش به این فکر میکردم هدف از نوشتن این کتاب چی بوده؟ چند تا چیز به ذهنم رسید ولی به نظرم نویسنده هم خواسته هدف و نتیجه گیری رو بر عهده ی خواننده بذاره
اخبار را پیگیری نکنید: راهنمایی برای یک زندگی شادتر، آرام‌تر و حکیمانه‌تر by Rolf Dobelli

Go to review page

3.0

«اخبار را پیگیری نکنید» تقریبا تمام حرفش رو توی اسم کتاب زده. اگه شما همون اول قبول کنید یا هم عقیده باشید که دنبال کردن اخبار سودی نداره، لازم نیست اصلا کتاب رو بخونید ولی به هر حال ما در دنیایی هستیم که مورد هجوم شدید اخبار قرار گرفتیم که مقدار زیادی از اونها اشتباه، با مقاصد خاص، جهت سوق دادن شما به سمتی از قبل تعیین شده و ... هستند. در کل با حرفهای نویسنده موافقم با این تبصره که افرادی خاص و افرادی با مشاغل خاص نیازمند پیگیری اخبار هستند و اونها رو از عموم مردم باید جدا کرد. به نظرم این کتاب برای پدرها مناسب باشه که صبح تا شب اخبار می‌بینند یا میخونند. :))ه
درس\u200cهای تاریخ by Will Durant, Ariel Durant

Go to review page

4.0

در عین کم حجم بودن پربار و جالبه. کتاب شامل 13 فصله که توی هر کدوم یک مسئله تاثیر گذار روی تاریخ و تمدن رو بررسی میکنه. مثلا تاریخ و نژاد، تاریخ و اخلاق، تاریخ و دین و به همین شکل موضوعات مختلف. برای شخص من بخش اقتصاد و همچنین حکومت در درجه ی اول و بخش جنگ بعد از اون از جذاب ترین بخش ها بودن. نکته ی مهم توی این کتاب نگاه کاملا بی طرف نویسنده به مطالب و بیان ساده ی نظراتش هست. قطعا این کتاب رو به بقیه توصیه میکنم.ه
تصرف عدوانی: داستانی درباره‌ی عشق by Lena Andersson

Go to review page

3.0

ه(شاید اندکی خطر لو رفتن داستان)ه
داستان از این قراره که از زنی شاعر، روزنامه‌نگار و محقق به نام استر نیلسون که زندگی نسبتا خوب و آرامی با شریک زندگیش داره خواسته میشه مقاله‌ای در مورد مرد هنرمندی به اسم هوگو راسک بنویسه. در طول این مقاله استر احساس نزدیکی به هوگو می‌کنه تا جایی که بعضی اوقات ندیده دلتنگ اون میشه. در روز ارائه‌ی این مقاله استر با هوگو روبرو میشه و این شروع ارتباط اونهاست. در طی زمان استر عمیقأ عاشق هوگو میشه تا جایی که از شریک زندگیش جدا میشه به این امید که به هوگو برسه. در طی این زمان استر به این نتیجه میرسه که این عشق دو‌طرفه است و کار به عشقبازی هم میرسه اما کم کم استر میفهمه گویا این عشق فقط از طرف خودشه و از طرف مقابل هر چی هست عشق نیست و این رابطه پر از دوری و شکاف و سو تفاهمه اما با دیدن تمام این نشانه ها باز کوچکترین نشانه ها رو به عشق ترجمه می‌کنه.
از دید یک ناظر بیرونی شاید خیلی از رفتارهای استر رو نکوهش کنیم. اما باید در این موقعیت باشید تا بدونید چقدر سخته عشق یک طرفه. عشقی که وصال تهش نیست و دل کندن هم‌ زجر آوره. شما خودتون رو جای هر کدوم از شخصیت ها، استر، هوگو یا حتی پارتنر سابق استر بذارید شاید به همه حق بدید. در نهایت عشق فقط در صورتی باعث آرامشه که دو طرفه باشه. عشق یک طرفه (اگه بشه اسمش رو عشق گذاشت) جز عذاب و حسرت هیچی نداره.ه
پایان\u200cها by عبد الرحمن منيف

Go to review page

3.0

ابتدای کتاب مشخص میشه ما با روستایی روبرو هستیم که زیباست (یا بوده) و درختان میوه و سرسبزی فراوان داشته با مردمانی دست و دلباز و بخشنده که دچار قحطی و خشکسالی شدیدی شده. این روستا طیبه نامیده میشه. پس از آشنایی با مکان داستان میریم سر شخصیت اصلی داستان، عساف، که از کودکی دنبال شکار بوده و روحیه‌ و اخلاق خاصی داشته. عساف خلق و خوی جوانمردی داره؛ و شکار می‌کنه برای نیاز، نه برای تفریح و خون ریزی. در هنگام شکار کبک، ماده ها رو شکار نمیکنه و در زمان قحطی، پرنده هایی که شکار می‌کنه، جز یکی برای خودش، به فقرا و اهالی روستا می‌بخشه. توضیح بیشتر به نظرم داستان رو لو میده پس برای فهمیدن سرگذشت عساف و طیبه کتاب رو بخونید. توصیفات نویسنده از مکان و حالات چشمگیره و حرف و هدف داستان هم به دل میشینه. کتاب نسبتاً ترجمه‌ی خوبی داره.ه
گذر زمین و سه داستان دیگر by James Blish, John W. Campbell Jr., Arthur C. Clarke, Jules Verne

Go to review page

3.0

همون طور که از اسم کتاب مشخصه با چهار داستان علمی تخیلی روبرو هستیم. داستان اول به نام گذر زمین از آرتور سی کلارک قصه ی یک فضانورد در آینده هست که از روی مریخ گذر زمین از جلوی خورشید رو میبینه در لحظاتی که اکسیژن زیادی براش نمونده. این داستان رو خوندم یادم اومد همین چند سال اخیر گذر عطارد از مقابل خورشید و مهمتر از اون گذر زهره از مقابل خورشید رو داشتیم که دومی تا 100 سال دیگه اتفاق نمی افته. سرچ کنید عکساش رو ببینید جالبه.ه
داستان دوم توان هسته ای از جان کمپل. سه دانشمند متوجه میشن که نیروی جاذبه کم شده و در نتیجه فجایعی در زمین رخ میده و به دنبال راهی برای نجات بشریت هستن.ه
داستان سوم زنگ از جیمز بلیش که به نظر من بهترین داستان این کتاب بود. در مورد نحوه ی برقراری ارتباطات در کهکشانها در سالها بعد و دستگاهی که ساخته شده برای این کار و اتفاقات جالبی که با ساخته شدن اون دستگاه خواهد افتاد.ه
و داستان آخر 2889 از ژول ورن. داستان یک روز از زندگی سردبیر روزنامه ی اخبار زمین در سال 2889 میلادی. خب اگه به سال نوشته شدن داستان که 1900 و اندی هست دقت کنیم داستان تخیلی جالبیه اما چیزی که توجه منو جلب کرد این بود که بعضی از تخیلات نویسنده برای سال 2889 رو ما همین الان داریم مثلا تلفن تصویری و قطار های با سرعت بیش از صد و هشتاد کیلومتر بر ساعت. خب این نشون میده سرعت تکنولوژی از تخیلات خیلی بیشتر بوده