A review by peiman198913
پایان\u200cها by عبد الرحمن منيف

3.0

ابتدای کتاب مشخص میشه ما با روستایی روبرو هستیم که زیباست (یا بوده) و درختان میوه و سرسبزی فراوان داشته با مردمانی دست و دلباز و بخشنده که دچار قحطی و خشکسالی شدیدی شده. این روستا طیبه نامیده میشه. پس از آشنایی با مکان داستان میریم سر شخصیت اصلی داستان، عساف، که از کودکی دنبال شکار بوده و روحیه‌ و اخلاق خاصی داشته. عساف خلق و خوی جوانمردی داره؛ و شکار می‌کنه برای نیاز، نه برای تفریح و خون ریزی. در هنگام شکار کبک، ماده ها رو شکار نمیکنه و در زمان قحطی، پرنده هایی که شکار می‌کنه، جز یکی برای خودش، به فقرا و اهالی روستا می‌بخشه. توضیح بیشتر به نظرم داستان رو لو میده پس برای فهمیدن سرگذشت عساف و طیبه کتاب رو بخونید. توصیفات نویسنده از مکان و حالات چشمگیره و حرف و هدف داستان هم به دل میشینه. کتاب نسبتاً ترجمه‌ی خوبی داره.ه